تو خواهى آمد و ياسها و نيلوفرهاى «سركش» را به دعوت خواهى خواند و حضور تو تسلاى دل ياسهاى كبود خواهد بود.
چه جمعه ها که یک به یک غروب شد نیامدی..............چه بغضها که در گلو رسوب شد نیامدی
خلیل آتشین سخن ؛ تبر به دوش بت شکن...............خدای ما دوباره سنگ و چوب شد نیامدی
برای ما که خسته ایم نه؛ ولی.........................................برای عده ای چه خوب شد نیامدی
تمام طول هفته را به انتظار جمعه ام..........................دوباره صبح؛ ظهر ؛ نه غروب شد نیامدی