مسابقه روستا شناسی شماره8

          حسین گرامی 
            بازدید : 261
          جمعه 01 اسفند 1393
           نظرات (3)
        

مسابقه روستا شناسی شماره8

برای شرکت در مسابقه بر روی ادامه مطلب کلیک کنید

مسابقه ((روستا شناسی ))از طریق همین سایت فعال می باشد به طوریکه یک عکس از روستا یا اطراف روستا بر روی سایت قرار می گیرد و شما می بایست محل دقیق آن را تشخیص دهید .

هر مسابقه( پنج 5 امتیاز) دارد به صورتی که( دو2 امتیاز )بابت شناسایی محل مورد نظر و (سه 3 امتیاز ) بابت خاطره ای که شما می بایست از روستا درج نمایید .

اگر شما فقط شناسایی کنید محل مورد نظر را (دو امتیاز )دریافت خواهید کرد و امتیاز اصلی (3 سه امتیاز)به خاطره شما بر اساس متن و جالب بودن آن تعلق خواهد گرفت .

شما چه متنی باید بنویسید ؟ پیشنهاد می گردد از روستا هر خاطره ای دارید و بهتر می باشد که به مکان عکس هم مربوط باشد برای ما در همان قسمت نظرات

بنویسید جهت یادآوری این نظرات بعد از اتمام مسابقه قابل نمایش خواهد بود

خواهشمند می باشد حتما نام و نام خانوادگی خود را درج نمایید

زمان شرکت در مسابقه شماره 8: تا جمعه 8/ 12/ 93ساعت 23

ارسال نظر برای این مطلب

	این نظر توسط عرشيا سرحدي در تاریخ 1393/12/08 و 22:47 دقیقه ارسال شده است

			سلام این مکان ساباط روستا است وبه معنی پوشش میان دو دیوار که زیر آن راه بود می باشد و دو محله پایین ده و وسط ده را به هم وصل می کند اما خاطر، بچگیا شبا که برا تعزیه می رفتیم مسجد این مسیرو انتخاب می کردیم چون هم نزدیک تر بود وحشتش کمتر بود.اما یه دفعه داشتیم می رفتیم مسجد که لامپ داخل کوچه سوخته بود شایدم یادشون رفته بود روشنش کنن داخل ساباط تاریک بود یکی از هم ولایتیامون که یه کمی خالی بند بود رسید به ما دید که ما ترسیدیم گفت خانوما نترسید من هستم پشت سر من بیاد اولش که خوب بود که یه هو یه صدای ای واوخی بلند شد وفهمیدیم این برادرمون از ترس با کله رفته توی تنه درختی که داخل همین ساباط است از اون شب به این مکان تونل وحشت میگیم چون واقعا وحشتناکه وقتی تاریکه حیف فقط یه قطار کم داره مرسی پاسخ : با تشکر لز شما جهت شرکت رد مسابقه شما 5 امتیاز کسب کرده اید

	این نظر توسط حمید سرحدی در تاریخ 1393/12/08 و 10:43 دقیقه ارسال شده است

			سلام اینجا ثبات (sabat) پائین تر از خانه کربلائی علی دلگیر می باشد دوستان ببخشید فعلا وقت ندارم خاطره تعریف کنم بای حمید سرحدی پاسخ : با تشکر لز شما جهت شرکت رد مسابقه شما 2امتیاز کسب کرده اید

	این نظر توسط علی گرامی در تاریخ 1393/12/03 و 11:11 دقیقه ارسال شده است

			این تصویر مربوط به سابات خونه مرحوم دلگیر می باشد. در این سابات خانه مرحوم عبدی نیز واقع شده است. معمولا ما وقتی روستا هستیم اگر جلسه ای شب در مسجد روستا برگزار شود . معمولا ما از این مکان به محل مسجد می رویم. مکانی است بسیار تاریک. اگر چه گاهی اوقات یک روشنایی کم در آن وجود دارد که آنهم بابت یک لامپ 60 وات قدیمی هست که بر سقف سابات از زمانهای دقیانوس نصب می باشد و هنوز هم بر من مشخص نشد که آیا برق این لامپ از منزل دلگیر هست یا مثلا از تیرهای چراغ برق مجاور . چون فقط یک لامپ دیده می شود که به سقف چسبیده و مهندسی بکار رفته در این مکان بسیار قوی می باشد به نسبت قدمت آن.قسمتی از سابات به روش مدور یا اصطلاح روستا (ضربی) با خشت پوشیده شده و در فسمت انتهایی آن از پوشش چوب استفاده شده .یادم می اید در حدود بیست سال قبل سوار بر الاغ بودم و قصد داشتم از این مکان عبور کرده و به باغچه زرشکمان که در نزدیک رود قرار داشت بروم. نزدیک سابات رسیدم و از آنجا که حدس میزدم ارتفاع سابات کم است و بصورت معمولی نمیتوانم سوار الاغ باشم لذا بدون اینکه از الاغ پیاده شوم ، خودم را روی الاغ به سمت شکم دراز کشیدم و با پاهایم بر سمت عقب الاغ نزدیک نشیمنگاه و دمش می زدم تا الاغ حرکت کند و برود. حیوان زبان بسته هم از تاریکی می ترسید و چند قدمی را برداشت ولی جرات جلو رفتن نداشت و به عبارتی یک قدم جلو می رفت و دو قدم عقب می آمد. صحنه ای عجیب بود . شاید 10 دقیقه طول کشید که این مسیر 30 متری تمام شد . در انتهای مسیر الاغ نفس راحتی کشید که از این مخمصه نجات پیدا کرده و منهم از آن موقع به بعد گوشم را کشیدم که دیگر در مکانهای سر پوشیده سوارکاری نکنم پاسخ : با تشکر لز شما جهت شرکت رد مسابقه شما 5 امتیاز کسب کرده اید و به عنوان خاطره برتر انتخاب شد