خاطره برتر هفته 5مسابقه روستا شناسی
به نظرم این تصویر مال خانه ای در پایین روستا نزدیک کشمان می باشد. مالکیت فعلی آن نمی دانم چه کسی است ولی فک کنم باید از آقای دریایی باشد. اگر حدسم درست باشد .این خانه نزدیک غسالخانه قدیم ساقدر واقع شده است. به یاد می آورم روزگارانی قبل را که نزدیک غروب آفتاب که میشد بچه ها هرکدام یک تیر و کمان ( دوشنگلی و یا همان اصطلاح ساقدری خودمان : کنیک ) را بر می داشتند و به اطراف همین خانه که درختان توت و سپیدار قدیمی وجود داشت می رفتند و با گذاشتن سنگ در چله کمان ؛ به جان گنجشکهای زبان بسته می افتادند و چنانچه تیرشان به هدف می خورد و بیچاره گنجشک با جسمی خونین به زمین می افتاد ؛ کلی خوشحالی می کردند و این را مایه افتخار و تیر دستی خود می دانستند. یادش بخیر ، منظورم حدود سالهای 70 الی 74 بود یعنی بیست سال قبل. از افرادا ماهر در این امر که پرندگان زیادی را به این روش مجروح و مقتول ساختند می توان به : مختار اسماعیلی - حسن حسن پور - محمد جورابی- و در سالهای بعد از آن نیز به مهدی جوان ؛ اشاره کرد. در نزدیک این خانه همچنین درخت توت قرمزی بود که مربوط به آقای طحان بود . البته ساقدریها می گفتند: آقای طمانی. شاید باور نکنید ولی مزه توت این درخت را با هیچ چیز دیگر نمی توان عوض کرد. شاید ما آن موقع کوچک بودیم و این برنامه ها برایمان جذاب بود ولی در هر صورت روزگاران قشنگی بود.
علی گرامی